...

سلامی چو بوی خوش آشنایی         بدان مردم دیده روشنایی
درودی چو نور دل پارسایان                بدان شمع خلوتگه پارسایی

دقت کردی چقدر فکر کردن وقت و انرژی از آدم می‌گیره؟ بعد بازم دقت دقت کردی که نتیجه فکر کردن بعد از ساعتها، چه تأثری بر روح و روان و جانت داره؟ فکر... فکر... فکر... مثبتاش دست آدم و می‌گیره و به عرش اعلا می‌بره، منفیاش از پای آدم می‌کشه و به قهقرا می‌بره، فکر خنثی هم نداریم ! نوچ نداریم! فکر یا اینطرفیه یا اون طرفی؛ امکان نداره ساعتها واسه خودت بشینی و فکر کنی و در عین حال به هیچ چی هم فکر نکنی! ذهن آدم بالاخره بین مثبت و منفی یکی و انتخاب می‌کنده و شروع می‌کنه به بسط و گسترش دادنش... این همون کاریه که من دیشب انجام دادم. فکر کردم و فکر کردم و فکر کردم ...  آخرش به این نتیجه رسیدم که هر کس که اذیتم می‌کنه بره به جهنم!!! من کار خودم و می‌کنم. ولی یه چیز بگم باور می‌کنی؟ روحم درد می‌کنه؛ به خدا راست میگم. حس می‌کنم یه نقطه‌ای نمی‌دونم تو وجودمه، تو قلبمه، تو مغزمه که زخمی شده و هی ذق ذق میکنه ! راستی یه چیزی... به یه نتیجه دیگه هم رسیدم==> دیدی گفتم تله‌پاتیم قویه... دیدی گفتم سیگنالای اون دختره داره اذیتم میکنه، بیخود نمی‌گفتم. دیروز یه سر رفتم به وب بلاگش==> دوباره دچار مشکل شده؛ اونم یه مشکل بزرگ! نوشته بود فقط خدا می‌تونه کمکش کنه... نمیدونم این اتصالات روحی روانی که بین آدماست چیه، ولی دلیل این به‌هم ریختگی یکباره‌ام و فهمیدم! و جالبش می‌دونی چیه؟ اینه که من احمق یدفعه قلبم هری ریخت! بازم دلم براش سوخت... فقط امیدوارم برای مادرش اتفاقی نیفتاده باشه... من مادرش و خیلی دوست دارم، انقدر دوست دارم که وقتی خوندم حرفاش و نزدیک بود برم براش کامنت بذارم و ازش بپرسم چی شده (پارازیت... آدم بشو نیستم نه؟!) مادرش تقریبا هم سال مادربزرگ منه و این دختر........... (پارازیت... می‌خوام  بدوبیراه بگم بهش ولی نمیدونم چی بگم که حقش باشه) تقریبا هیچ کس و نداره... نه که بی کس و کار باشه، نه؛ ماشالا یه فامیل داره اینهوا-------------- ولی کسی و نداره! دیگه برا خودش عمرا دعا کنم ولی امیدوارم مادرش چیزیش نشده باشه... البته یه احتمال دیگه هم داره ... ممکنه با شوهرش دوباره مشکل پیدا کرده  (پارازیت.... خاک تو اون سر احمق بی‌شعور خرت کنن!!!! اینهمه اذیتت کرده بازم نگرانشی؟ برو بمیر ... دیوونه! پارازیت... خودم با خودم بودم!) اصلا به من چه... بگذریم...


ببینم شماها برای مادراتون چی خریدید؟ منکه دیگه عقلم به جایی قد نمی‌ده... شما بگید بلکه منم تقلب کنم... تا حالا براش یه عالمه عطر و لوازم آرایشه و طلا و یه دونه گوشی موبایل و بازم عطر گرفتم.. نگاه کردن نداره، خوب مامانم عاشق عطر کلوئه نارسیسه منم پارسال یه 200 میلش و گرفتم براش و هنوز اندازه 10 میل هم ازش استفاده نکرده! عوضش فرت و فرت عطرای من بدبخت و مصرف می‌کنه و مال خودش و احتکار، هرچی هم بهش می‌گم خدا محتکرا رو دوست نداره ولی به خرجش نمی‌ره که نمی‌ره! کیف و کفشم چندبار براش گرفتم ولی استفاده نکرد ازشون چون سلیقه‌هامون 180 درجه با هم فرق داره... لباس و لوازم تزئینی و این چیزا رو هم دوست نداره، آها یادم افتاد پیارسالم براش ادونه MP3 Player خریدیم ولی به‌جای مامان، بابام ارش استفاده میکنه! ساعت هم خودش تازه خریده، کتاب و هم حتما باید خودش باشه و انتخاب کنه... دیگه چی میشه براش خرید ؟ نمیخوام یه چیز تکراری بگیرم براش. پلیز، لطفا، خواهشنا به من عاجز کمک کنید... هم‌اکنون نیازمند یاری سبزتان هستم!


یه سوال تکراری، کلیشه‌ای، کسل‌کننده و مزخرف دارم==> احمدی ن... کی تموم میشه؟ منظورم دوران حکومت یا ریاستشه! بله، سگ زرد برادر شغاله، خودم بلتم! ولی من با خود خودش مشکل دارم. وجهه ی منفی که اون برامون درست کرده تو دنیا حتی فیلم 300 هم نتونسته درست کنه... گاهی فکر می‌کنم این آرمیکایی‌های بدبخت تقصیری ندارند که خشایارشاه مادرمرده رو شبیه فرانکشتاین کشیدند در حالیکه بیچاره خودش خیلی زیبا بوده! اینا از شکل و شمایل سران معاصرمون الهام گرفتند که همشون از دم شبیه گوریل و میمون هستند! برا اونایی که به نظافت و آراستگی و خوش لباسی اهمیت میدند، آدمایی با کیلو کیلو ریش و ظاهر ژولی پولی و یک کت سفید زپرتی که کُتی است برای تمام فصول، نشانه بی تمدنی است و تمدن ما رو برابر با تمدن قبایل آدمخوار آفریقایی می‌دونند... حق دارند بیچاره ها! چقدر دیگه مونده تا تموم بشه؟ هاین؟

پ.ن. خوب من چی کار کنم این آقای ایکس که همکارمونه هم تیپ احمدیه و ازاون بدتر هر کار دلش میخواد میکنه و تا بگی کاراش و چپندر قیچی و اشتباه انجام میده و داد همه رو درآورده ... من که هر وقت اون بهم کار ارجاع میده احساس چندش بهم دست میده... اییی بعدش همش دعواش میکنم... اصلا کلا آقایون ازم حساب میبرند چون شوخلوخ باهاشون ندارم اگه کار چپ و چوله و شلخته بهم بدن، بی رودرواسی دعواشون میکنم! تازه کارشون و بدتر از خودشون بهشون تحویل میدم(پارازیت... دهه! آی نفس کش!) بعدش الان اون یکی همکارمون اومده بود و از کارای اشتباهش (پارازیت... جوونا به کار اشتباه میگند سوتی) میگفتمنم یه سوتیش و گفتم... آخه برا من نامه زده بود و آخرش امضا کرده بود : کارشناس برنامه ریزی و مطالعات و برنامه ریزی! خوب تو بودی خنده ات نمی‌گرفت؟ کارشناس مطالعات منم... کارشناس برنامه ریزی هم اون یکی همکارمه، این جناب آقا هنوز پست سازمانی خودش و نمی‌دونه و برای همین یه پست متشکل از پست من و همکارم از خودش خلق کرده! انقدر خندیدیم به این کارش که اشکمون درومد... ولی بعدش هر 3 تا عذاب وجدان گرفتیم ... می ترسیم با اینهمه غیبتی که کردیم و مسخره بازیی که درآوردیم خدا دراسرع وقت سوسکمون کنه!فکر میکنی سوسک می‌شویم آیا؟


 

نظرات 8 + ارسال نظر
فطروس، فرشته آزاد شده سه‌شنبه 12 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:18 ب.ظ http://luna.blogsky.com

مردم به همون گفتن اگه بنزین گرون شه سوار چی بریم مسافرت؟
جواب داد: سوار همونایی که به من رای دادن!!!!؟؟؟؟

francois سه‌شنبه 12 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:25 ب.ظ http://www.francois.blogsky.com

hi i think it is better you don,t worry for this matters my purpose political matters live happy and smiley be sucsseful

محمد سه‌شنبه 12 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 03:36 ب.ظ

سلام مینا جان
اول بگم که کلی خوشحالم اینجایی.
ببین اون خانوم رو ولشکن کاری باهاش نداشته باش . مشکلش ٬ حتی مادرش ٬ به خودش مربوط میشه . بی خیال دختر جون !
در مورد خرید روز مادر . والا هنوز نمیدونم . مادر من یه خانم سنتی یه که اهل عطر و ادوکلن نیست . طفلی هنوز با مشکل شکم دردش دست و پنجه نرم میکنه .
میخواد برای بار دوم بره مکه شاید یه چیزایی در اون رابطه بهش هدیه بدم .
مامانتو میتونی یه ماچ آبدار که با سالهای قبل فرق میکنه به شکلی که ( ببخشید ) آب دهنتون رو لپش جا بمونه ٬ مهمونش کنی !!!!
بعدش هم همه اهل خونه رو شام مهمونه خودت کنی و یه وسیله ای که بدرد شخص خودش بخوره براش بخری . نمیدونم چی ولی باید ببینی که الان چی بدردش میخوره .
اوووووووووووو چقدر هولی ! این میمونه تازه اومده سرکار دوسال و نیم دیگه باقی مونده !
من که میدونم بشدت بهش علاقه مندی ٬ بیخودی هی ازش بدی نگو . مگه نگفتی دلت واسه باغ وش تنگ شده !؟ خب بزن شبکه ۶ هروز تو اخبار احمدی نژاد داره !
مردک همه چی رو بهم زده . فکر کرده با دستور های آب دوغی میشه اقتصاد رو جلو ببره و جلوی گرونی رو بگیره . خدا تمام اون کسایی که به این بابا رای دادن عقلشونو گرفته بود .

راستی میخواستم بگم اینکه بعضی وقتا از کوره در میری خاص خودت نیست . چون اینجانب نیز مواقعی دچار سر درگمی و مواقعی هم تنهایی میشم . بنظرم میاد درستش همینه . چون با هر شرایطی که پیش میاد رفتار ما هم عوض میشه و این کاملا طبیعیه .
تو آزادی ( از هفت دولت ) هر وقت دلت خواست هر طوری که میخوای رفتار کنی . اینجا ماله تو ه و خودت براش تصمیم میگیری .
اما قهر کردن ممنوع !!
باشه ؟
تو دوست نازنینی هستی .

قربانت / محمد

فطروس، فرشته آزاد شده سه‌شنبه 12 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 03:51 ب.ظ http://luna.blogsky.com

راستش رو بخوای همون لحظه، دل خودمم گرفت...

مرجان چهارشنبه 13 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 05:47 ب.ظ http://anemone.blogsky.com

سلام مینا خانومی

خب در مورده نوعه فکر کردن ، بحث جالبی راه انداختی . آدم به هرچیزی که فکر کنه ارزشش همونه . و جالب اینه که اگه فکرای مثبت بکنی ، اثر مثبتی روت میذاره و ناخودآگاه به اون سمت کشیده میشی . اگه فکرات منفی باشه بهت تلقین میشه و همه اون بد بدها میاد سراغت . در مورده خودت و دوستات هم فکرای خوبی بکن . راستی اون دختره کیه که بهش بد و بیراه گفتی ؟ (نیشمولک)

روز مادر رو هم بهت تبریک میگم
شاد باشی

سلام مرجان جان
خوفی دوستم؟
بله فکر کردن به هر چیز توسط انسان و سپس خلق همون چیز توسط کائنات موضوع مهم و جالبیه که چند سالی میشه همه جا درموردش صحبت میشه... ولی راستش من بارها و بارها امتحانش کردم و باور کن رودست نداره... امکان نداره به اون چیزی که فکرش و میکنم نرسم:)
چشم در مورد دوستام هم فکرای خوب خوب بکنم:)
اون دختره یکی از دوستان قدیمیمه که الان دیگه باهاش ارتباط ندارم ولی اون هرچند وقت یه بار میاد به اون یکی وب بلاگم و حرفای زشتی می نویسه برام ... فوق العاده حسوده ... و متاسفانه حسادت باعث شده آدمی عصبی و منزوی بشه.
البته منکه هنوز مدر نشدم ولی مرسی... منم این روز و بهت تبریک میگم.(پارازیت... به قول خودش نیشمولک و چشمولک)
پاینده باشی دوستم.

ستاره پنج‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 08:47 ب.ظ

سلام عزیزم روز زن رو بهت تبریک میگم

سلام ستاره خانومی جونم اینا
مرسی عزیزم
منم با ۲ روز تاخیر روز زن و بهت تبریک میگم:)
سبز و برقرار باشی دوستم.
در پناه حق.

نیلوفر شنبه 16 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 01:51 ق.ظ http://www.niloos.persianblog.com

سلام من دیر رسیدم حتما برا مادرجان یه چیزی خریدی مبارکشون باشه

سلام نیلوفر جان
بله خریدم... مرسی:) ایشالا هم کادوها و هم روز ندر شما هم براشون مبارک بوده باشه:)
مرسی که سر زدی.
در پناه حق باشی.

محمد شنبه 16 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 02:00 ب.ظ

مینا جان
من فراموش نکرده بودم روز زن رو بشما تبریک بگم .
اول اینکه مادر نیستید دوم اینکه هنوز رسما به کسوت همسری درنیامدید ( قورباقه : هر وقت رفتید خونه خودتون اونوقت میشید همسر ! ) راستی لفظ (( قورباقه )) هم بجای پارازیت شما !!!!
سوم اینکه خب مگه چیه آدمه خب ٬ یادش میره بگه روزت مبارک !!!!!!
با خجالت فراوان ٬ روزت مبارک !

خیلی قربانت !!!
محمد .

سلام آقا محمد
ممنونم از لطفتون.
والا درخصوص همسری که من خودم به شخصه خودم را خوب همسری میدانم و از تمام حق و حقوق همسری که شامل کادوی روز زن نیز میشود استفاده می نمایم! (چشمک)
همینکه لطف کرده و یادم بودید... ممنونم.
پاینده باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد